سیدمحمدرضا هاشمی | شهرآرانیوز؛ کتاب «وطندار» نتیجه تلاشهای «محمدسرور رجایی»، نویسنده، شاعر و فعال فرهنگی فقید افغانستانی، است که در ۳۰۴صفحه از سوی انتشارات جامجم منتشر شده است.
این کتاب روایتهای ۲۸ افغانستانی از مهاجرتشان به ایران را در خود جای داده و منبعی مهم برای محققانی است که قصد دارند درباره مهاجرت افغانستانیها به ایران تحقیق و پژوهش کنند.
«محمدکاظم کاظمی»، شاعر و پژوهشگر نامآشنای افغانستانی، در گفتوگو با شهرآرانیوز درباره اهمیت کتاب وطندار میگوید: «بهنظر من اهمیت اصلی کتاب وطندار در این است که روایت مردم خاموش است؛ یعنی کسانی که تابهحال کمتر موقعیت داشتهاند از خودشان روایت و مسائلی را که در جامعه مهاجر با آن سروکار داشتهاند، مطرح کنند، حالا بهصورت شفاف آنها را با مخاطبان ایرانی و هموطنان خودشان بازگو میکنند.»
او با اشاره اینکه در واقع ما (جامعه مهاجران افغانستانی) جامعه بیصدایی بودیم و غالبا روایتهای دیگران نسبت به ما وجود داشت، خاطرنشان کرد: «در واقع دیگران ما را روایت کردهاند و از این جهت این کتاب اهمیت بسیاری دارد. نکته دیگری که در این کتاب مهم است، این است که این کتاب غالبا روایت نخبگان مهاجر است.»
کاظمی ادامه داد: «شاید به یک معنی بتوانیم بگوییم که این کتاب تصویرکننده همه جامعه مهاجر نیست و بسیاری از اقشار جامعه مهاجر بهظاهر در این روایتها غایب هستند، ولی واقعیت این است که نخبگان ما هم با مسائلی که عموم جامعه مهاجر با آن سروکار داشتند، در ارتباط بودهاند؛ یعنی وقتی ما میبینیم یک نویسنده، هنرمند و استاد دانشگاه مهاجر دشواریهایی در مهاجرت داشته است، ما میتوانیم این را به همه جامعه مهاجر تعمیم بدهیم.»
این شاعر افغانستانی تأکید کرد: «موضوع دیگری که در این کتاب آمده این است که نخبگان جامعه مهاجر غالبا در محیط مهاجرت رشد کردهاند و این کتاب ظرفیتی را که مهاجرت برای این آدمها فراهم کرده است نیز بیان میکند؛ یعنی کتاب روایت یکسویه نیست که فقط دشواریهای مهاجرت را بگوید، بلکه موقعیتها و شرایطی را که در مهاجرت برای رشد و تعالی وجود داشته است هم بیان میکند و به همین دلیل یک روایت منصفانه از مهاجرت تلقی میشود.»
مهدی عرفاتی، مدیرمسئول روزنامه جامجم، درباره این کتاب نوشته است: «مهاجران افغانستانی جمعیتی چشمگیر و در آینده نزدیک در ایران تأثیرگذار هستند و نمیشود این جمعیت را نادیده گرفت. با اینکه مشترکات فرهنگی و زبانی ما بسیار است، گفتوگوهای ما زیاد نبوده و این کتاب فرصتی شده است تا درددل بعضی از این مهاجران را بخوانیم، تلخ و شیرین روایتهایشان از ایران میزبان را بدانیم و خودمان را اصلاح کنیم. همچنین، از لابهلای روایتها هم متوجه شویم که هرچند بهترین میزبان نبودهایم، میزبان بدی هم نبودهایم.»